سعدی و مکتبی که اندیشه میسازد
سعدی، این طلایهدار شعر پارسی، از پسِ قرنها همچنان در دالان تاریخ ایستاده و شاگردان بسیاری تربیت میکند. گمراهان را سر به راه کرده و مکتبش، اندیشهها را به سوی راستی و درستی سوق میدهد.
مسیر سبز، شیراز/ سمیه انصاریفرد: قدم زدن زیر سایه درختان آرامگاهش، حسی شبیه رویا را به ارمغان میآورد. گوشه گوشه آرامگاهش، آرامشی بیبدیل نهفته که لمس آن در زمان و مکان نمیگنجد.
شعرهایش زینتبخش چهارگوشه مقبره است. اشعاری که با هر مصراعش، درس زندگی و درستکاری میدهد.
او از پسِ قرنها همچنان در دالان تاریخ ایستاده و شاگردان بسیاری تربیت میکند. گمراهان را سر به راه کرده و مکتبش، افکار و اندیشهها را اصلاح میکند.
استاد سخن لقب گرفت، چرا که در دوران غلبه تطویل و اطناب، گزیدهترین و موجزترین عبارتها را با عالیترین مفاهیم خلق کرد.
طلایهدار شعر پارسی زیر سایهاش قد کشیدیم و از او واژگان اصیل پارسی را آموختیم. همان شاعری که سردمدارِ بیبدیل ادبیات فارسی و طلایهدار نثرهای موزون و موجز است.
آری، سعدی همان شاعر نیکوگفتاری است که خواندن آثار نثرش، ابراهیم وجود را شکوفا میکند تا به جدال با بتِ نفس برود.
همان مرد یکهتاز که ادبیات ما، نسل به نسل مدیون اوست. هم او که سفرهای بسیار کرد تا تجربه کسب کند و از رهگذر آن، اندیشهها خلق نماید.
سفیر صلح
همان که سفیر صلح شد و شعر معروفش بر سر در سازمان ملل متحد جای گرفت تا اندیشه ایرانی را بر تارک دنیا جلوهگر کند.
گلستان و بوستانش هنوز عطر عبارات و کلام پرمغز و محتوایش را به پیرامون خود منتشر میکنند و هر رهگذری که مهمان آنان شود، با توشه ای وزین از ضیافت بازمیگردد.
روایتهایی زنده از مردم معاصر خویش
گلستان نثر ممتاز و ویژه سعدی که موزون و آهنگین موجز بوده، مورد توجه اهل ادب و قاطبه مردم قرار گرفت و بعدها سرمشق و الگوی بسیاری از نویسندگان فارسی زبان شده است هرچند همه آنان در این تقلید ناکام ماندند.
روایتهای سعدی از جامعه دوران خود، تنها گزارشی از سطح وقایع نیست، او در بسیاری از اوقات سرشت انسانها را به خوبی شناخته و به شایستگی شناسانده است.
شاید به همین دلیل است که سخن او به سادگی از مرزهای زبان فارسی درگذشته و بسیاری از جهانیان را زیر تاثیر خود درآورده است.
سعدی با نگارش گلستان، ثابت کرد که می توان سخن را به شیوایی آراست و از معنای راستین آن نکاست. بسیاری از مطالبی که در گلستان فراهم آمده، بازگویی همان دردها، آرزوها، آرمان ها و گرفتاری مردم جامعه است که بیشتر آن ها در همه زمان ها گفتنی و شنیدنی می نماید، اما مهم تر از آن، رفتاری است که سعدی با زبان و امکانات نهفته در آن دارد.
پایان پیام/ س